با سلام و احترام خدمت شما دوستان گرامی در این آموزش قصد داریم به شش قاعده مهم برای همه گیر شدن محصول بپردازیم.
قواعد مهم برای همه گیر شدن محصول
اعتبار اجتماعی
مردم وقتی درباره محصول یا ایده خاصی حرف میزنند چه شکلی به نظر میرسند؟ اکثر ما دوست داریم باهوش به نظر برسیم نه خنگ؛ پولدار دیده شویم نه بیپول؛ جذاب و باحال باشیم نه دیلاق و بیخاصیت.
درست مثل نوع لباس پوشیدن و انتخاب ماشینی که پشتش مینشینیم. آنچه دربارهاش حرف میزنیم٬ مستقیم روی نظر دیگران نسبت بر ما تاثیر میگذارد. این همان اعتبار اجتماعی است. دانستن چیزهای باحال باعث میشود مردم حس زبلی و آگاه بودن از اخبار خاص و مخفی داشته باشند.
پس اگر میخواهیم مردم درباره ما حرف بزنند باید پیامهایی بسازیم که این حسهای خاص و جالب را در آنها زنده کند. باید بتوانیم ویژگیهای منحصربهفرد درونی خودمان را پیدا کنیم و کاری کنیم مردم فکر کنند از ما هستند. فکر کنند خودی هستند. باید بازیهایی را بهکار گیریم که از طریق آن بخواهند و بتوانند خودشان را به دیگران نشان دهند.
زنجیرهها
چطور یاد مردم میافتد که درباره محصول یا ایده ما حرف بزنند؟ منظور همان رابطهایی است که باعث میشود مردم درباره مباحث مرتبط فکر کنند. مردم اغلب درباره چیزهایی حرف میزنند که به آنها فکر میکنند. پس هرچه بیشتر درباره ایده یا محصولی فکر کنند بیشتر هم دربارهاش حرف میزنند.
باید محصولاتی طراحی کنیم که ممکن است در دفعات بیشتری به ذهن اشخاص برسند. باید محیطی فراهم باشد که مردم را بیشتر یاد محصول ما بیندازد؛ یعنی یکراه ارتباطی بین محیط و محصول ایجاد کنیم که این زنجیرهها را بسازند. زبان ترجمان ذهن است.
احساسات
چیزی که برایمان اهمیت داشته باشد٬ حتماً دربارهاش به دیگران هم میگوییم. پس چطور میتوانیم پیامهایی بسازیم که حس خاصی را در مردم ایجاد کنند؟ مطالب مسری بهطور طبیعی نوعی احساس را در انسان٬ زنده میکنند.
در واقع همین احساسات عاطفی متفاوت است که بین مردم به اشتراک گذاشته میشود. پس میبینید که جای پیله کردن بیشازحد به کاربرد٬ کمی هم باید روی احساسات تمرکز کرد.
عمومیت
اگر بعضیها از محصول ما استفاده میکنند یا مطابق با میل ما رفتار میکنند٬ بقیه میبینند؟ مردم به هم نگاه میکنند و همان کارها را هم انجام میدهند. این جمله به این سادگیها نیست و فقط درباره یک تقلید ساده حرف نمیزند. هر چیزی که ملموستر باشد٬ پیروی از آن هم سادهتر است.
هر چه این تقلید بیشتر اتفاق بیفتد احتمال همه گیر شدن محصول هم بیشتر است و پس باید محصولات و ایدههایمان را همگانیتر کنیم. تبلیغ محصول یعنی بتوانیم محصولاتی طراحی کنیم که خودشان تبلیغی برای خودشان باشند و الگوهایی رفتاری بسازیم که همیشه بین مردم جامعه باقی بمانند.
ارزش کاربردی
چطور میتوانیم چیزهایی بسازیم که به نظر مفید برسند؟ مردم دوست دارند به هم کمک کنند. پس اگر بتوانیم نشانشان بدهیم که محصولمان بهنوعی صرفهجویی در وقت و پول است یا برای سلامتیشان مفید است٬ بدون تردید٬ سر زبانشان افتادهایم و تبلیغ محصول خود را به آنها سپردهایم.
ولی در دنیای مدرن امروز که تقریباً تمام انسانها از اطلاعات مفید اشباع شدهاند٬ باید کاری کنیم که به چشم بیاییم. باید بفهمیم از دید مردم چه چیزی خوب محسوب میشود. باید آن ویژگی خوب و مثبتی را که قرار است در اختیار جامعه بگذاریم کاملاً روشن کنیم٬ چه از نظر مالی چه هر چیز دیگر. در نهایت باید تمام دانش و تخصصمان را یکجا متمرکز کنیم تا مردم راحتتر بتوانند آنها را به هم انتقال دهند.
داستانسازی
فکر میکنید ایدههایمان را تا چه بازهای میتوانیم گسترش دهیم؟ مردم علاوه بر اطلاعاتی که در اختیار هم میگذارند٬ کلی همداستان٬ سر هم میکنند. ولی هر داستانی درست مثل قصههای مادربزرگها٬ درسهای اخلاقی خودش را دارد. اطلاعات٬ در پوشش درست سخن گفتن پخش میشود. پس ما هم باید قصه خودمان را بسازیم و آن جزییات ایدهمان را که هر شنوندهای دوست دارد به بغلدستیاش بگوید٬ در آنجا دهیم.
ولی کاری که در اصل باید بکنیم٬ خیلی بیشتر از یک داستانسازی بزرگ است. باید قصهای سر هم کنیم که ارزش تکرار داشته باشد. همه چیز باید طوری دقیق برنامهریزیشده باشد که پیام ما جزء لاینفک داستان شود و ناقل نتواند آن را بدون اشاره به پیام نهفته ما تکرار کند.
اینها شش قاعده همه گیر شدن محصول و تبلیغ محصول بودند. محصولات و ایدههایی که اعتبار اجتماعی دارند و زنجیرهوار به هم متصلاند٬ احساسات عام مردم را برمیانگیزند و با داستان سازیهای روزمره در هم تنیده شدهاند.
منبع: سایت شهر آبی